محمد اسکندری - روابط عمومی - گرایش رسانه

که مازندران شهر ما یاد باد

که مازندران شهر ما یاد باد

public relations روابط عمومی

بایگانی

روابط عمومی گرایش رسانه : مدیریت کسب و کار

دوشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۶، ۰۸:۰۷ ب.ظ

 

مدیریت کسب و کار


   استاد : خوشبخت


موفقیت هر کسب و کار رابطه نزدیکی با چگونگی صحیح کنترل کردن کارها دارد. در واقع مدیریت کسب و کار باعث رشد آن می شود. بین دو مفهوم کارآفرینی و مدیریت کسب وکار تفاوت چندان و مشخصی را نمی توان قائل شد و این دو مفهوم را بطور مستقل از هم بررسی کرد. معیار کسب و کار در کشورهای مختلف براساس شرایط و نیازهای هر کشور فرق میکند. ولی اغلب بر اساس تعداد کارکنان و میزان درآمد سالیانه تعریف می نمایند.کسب و کار باید دارای دو شرط از چهار شرط زیر باشد :

1- مدیریت مستقل  2- تامین سرمایه از طریق یک نفر یا جمع محدودی از افراد                            3- انجام فعالیتها بصورت عملی     4- کوچک بودن در برابر بزرگترین رقیب

تعریف کارآفرینی : کارآفرینی فرایند شناخت فرصتهایی است که برای آنها بازار وجود دارد و پذیرش ریسک برای ایجاد سازمان در جهت مرتفع نمودن نیاز سازمان است. در حالیکه مدیریت کسب و کار فرایند مداوم تصاحب و اداره یک کسب و کار ثابت شده می باشد.

تعریف مدیریت : توانایی انجام دادن کار با کمک دیگران است. مدیریت علم وهنر بکارگیری اصول برنامه ریزی ، سازماندهی، ارتباطات، هدایت و کنترل امکانات و فعالیتهای افراد برای رسیدن به هدفهای خاص موسسه است.

مدیریت واقعی دربرگیرنده رفتار مثبت ، دانش کسب و مهارتهای مناسب فردی است که برای یک مدیر به عنوان امر هدایت گرانه، تاثیرگذار و تصمیم گیری به موقع به عنوان شرح وظایف کلی محسوب می گردد.

وظایف و فعالیتهای مدیریت : از نظر صاحب نظران هر سازمان اجتماعی (دولتی، صنعتی، بازرگانی، خدماتی، فرهنگی، آموزشی، مذهبی، نظامی و سیاسی) که توسط افراد انسانی اداره می شود، باید وظایف مدیریتی را عهده دار باشند و به شرح زیر می باشد:

1- برنامه ریزی : یکی از وظایف مدیریت برنامه ریزی می باشد که انجام آن باید با در نظر گرفتن سایر وظایف مدیریت انجام پذیرد. برنامه ریزی در مدیریت قبل از سازماندهی صورت پذیرفته و شامل تعیین هدفها، منابع و پیش داشته های محیطی و روشهای چگونگی انجام کار می باشد.

2- سازماندهی : عبارت است از شناسایی و دسته بندی فعالیتها و تعیین اختیار و مسئولیتهای شاغلین و ایجاد هماهنگی بین وظایف و فعالیتها.

3- استخدام و کارگزینی : مدیریت هر سازمان با بکارگیری نیروی انسانی توانمند، متخصص و باتجربه به روند بهبود عملکرد سازمان شتاب بخشیده و باعث افزایش بهره وری و بازدهی می گردد.

4- هدایت سازمان : از وظایف شاخص مدیران می باشد . از نظر صاحب نظران هدایت سازمان باید بر اساس مباحث رهبری ، انگیزش و ارتباطات باشد. مدیران با ایجاد نظام ارتباطات زمینه مناسبی را  

برای تعامل با کارکنان خود فراهم نمایند و در نتیجه توان انگیزه آنان را در جهت رسیدن به اهداف سازمانی میسر سازندو با داشتن رهبری نقش مفیدی را در ارتقا و رسیدن به اهداف عالیه سازمان ایفا نمایند.

5- کنترل : عبارت است از ارزیابی عملکردها بر اساس برنامه که از وظایف قابل توجه همه مدیران در هر رده و سطح سازمانی است. مدیران با انجام این وظیفه توان جلوگیری از انحرافات برنامه ها را پیدا کرده و قادر به انجام اقدامات اصلاحی در برنامه ها خواهند شد و سعی و تلاش می کنند در کنترل رفتار خود و گرفتن بازخورد از عملکرد خود نسبت به ارایه ایده ها وبرنامه های طراحی شده تا رابطه مناسبی را در اجرای برنامه ها داشته باشند.

6-تصمیم گیری

یکی از وظایف شاخص در حوزه مدیریت می باشد. این وظیفه به قدری اهمیت دارد که برخی از علما علم مدیریت را چیزی به جز تصمیم گیری تلقی نمی کنند. تصمیم گیری در واقع فرایندی است که انتخاب مطلوب و بهینه را از بین سایر انتخابهای مختلف امکان پذیر می سازد. این امکان فراهم نمی شود مگر اینکه فرایند یادشده را بشناسیم و در تصمیم گیریها به آن عمل کنیم.

شروع کسب و کار

هر کسی به کاری نیازمند است و نیازمند سرمایه اولیه می باشد. یک تجارت موفق از یک سرمایه کافی نشات می گیرد. باید قبل از شروع کسب و کار آشنابودن با چالشهایی که در فراروی کارمان قرار دارد و همچنین منابعی که می تواند در راه اندازی کسب و کار به ما کمک نماید، مورد بررسی قرار بگیرد. حسابداری و امور مالی یکی از کلیدی ترین رمزهای موفقیت یک کارآفرین می باشد. این امر علاوه بر آشنایی با مسائل بازار، آشنایی بیشتری نیز در رابطه با تخصص، فنون و خلاقیت یک کارآفرین را می طلبد. از جمله منبعی که در راه اندازی کسب و کار می تواند مورد توجه قرار بگیرد عبارتند از:       پس اندازهای شخصی، دوستان و افراد خانواده ، بانکها و موسسات اعتباری.

 

وظایف کارآفرین در مدیریت کسب و کار

1- تدوین شرح وظایف شغلی : کارآفرین باید با آماده کردن وظایف شغلی هر یک از کارمندان نقش آنها در انجام جزییات کاری را مشخص نماید ووظایف افراد را با توجه به مهارتها و شرایط ویژه کاری مشخص نماید.

2- تفویض اختیار : با توجه به اینکه هر یک از افراد که به عنوان مسئول هر کاری را با مسئولیت قبول می کنند، باید درک مناسبی از مسئولیت خود داشته باشند. بنابراین افراد باید بر اساس مسئولیت خود دارای اختیارات لازم در تصمیم گیریها باشند. هر چند که کارآفرین در ریزترین امورات دخالت می کند، ولی باید اختیار تصمیم هر کاری را به مسئول مربوط خود واگذار نماید.

3- بازاریابی : یکی از برجسته ترین نقشهای کارآفرینان ترکیب دانش فنی و تکنولوژی با نیازهای بازار است. یعنی فعالیتهای مرتبط با کسب و کار راه اندازی شده،در راستای تامین نیازهای افراد جامعه باشد. بنابراین مدیریت بازاریابی عبارت است از: تجزیه و تحلیل، طرح ریزی و اجرا و کنترل برنامه های

تعیین شده برای فراهم آوردن مبادلات مطلوب به منظور دستیابی به هدفهای سازمان.

 

وظایف اصلی مدیریت بازاریابی

1- منظم کردن سطح تقاضا و زمان بندی آن برای دستیابی به اهداف

2- مشتری مداری و ایجاد وفاداری در مشتریهای سازمان

3- انجام و دستیابی به آخرین تکنولوژی و مدلهای مشتری مداری

4- مدیریت مالی : یکی دیگر از وظایف مدیران کسب و کار داشتن مدیریت مالی می باشد. کارآفرین برای اینکه بداند چه موقع باید کار را توسعه دهد و تا چه حد و اندازه به اطلاعات مالی نیاز دارد ، باید با تمامی اطلاعات در رابطه با تجارت خود از قبیل تولید، توزیع و بازاریابی آشنا باشد تا بتواند از یک تصمیم گیری منطقی و اقتصادی بهره مند باشد.

 

طرح کسب و کار

تعریف کسب و کار : سندی است مکتوب که جزییات کسب و کار پیشنهادی را مشخص می کند. این سند باید ضمن تشریح موقعیت کنونی نیازها، انتظارات و نتایج پیش بینی شده را شرح دهد. یک طرح کسب و کار از اجزای زیر تشکیل شده است:

1- اهداف کلی    2- مشخصات مجری طرح و همکاران    3- تعریف و توصیف کسب و کار            4- تحلیل استراتژی بازار        5- تحلیل مالی

 

هزینه های شروع کسب و کار

برای هزینه های اولیه کسب و کار باید برنامه ریزی کنیم. هر کسب و کاری متفاوت است و دارای نقدینگی خاص خود بوده که در مراحل مختلف مورد نیاز می باشد. بنابراین روش کلی برای ارزیابی هزینه ها در شروع کسب و کار وجود ندارد. بعضی کسب و کار با یک بودجه محدود شروع می شود. در حالیکه برخی دیگر از کارها نیازمند سرمایه گذاری کلانی می باشد. اما باید توجه داشت آیا منابع مالی برای شروع کسب و کار فراهم است یا خیر؟ هزینه های اولیه یک کسب و کار می تواند ما را در توسعه و رسیدن به اهداف آتی کمک نماید. لذا باید از هزینه های غیرضروری در شروع کسب و کار خودداری گردد.

انواع شرکتها

بر اساس سوابق موجود شرکتهایی که می توان به عنوان کارآفرین نام ببریم عبارتند از:

شرکت با مسئولیت محدود- شرکت سهامی خاص-شرکت سهامی عام- موسسات غیرتجاری- شرکت تعاونی- شرکتهای تضامنی

1- شرکت با مسئولیت محدود: شرکتی است که بین دو یا چند نفر برای امور تجاری تشکیل می گردد و هر یک از شرکاء بدون اینکه سرمایه یا سهام به قطعات ریز تقسیم شده باشد فقط تا میزان سرمایه خود مسئول بدهی ها و تعهدات شرکت هستند.

2- شرکت سهامی خاص : شرکتی بازرگانی است که تمام سرمایه آن بطور انحصاری توسط موسسین آن تامین گردیده و سرمایه آن به سهام تقسیم شده است. مسئولیت صاحبان و سهام محدود به مبلغ اسمی سهام بوده و تعداد سهامداران نباید از سه نفر کمتر باشد و عنوان شرکت سهامی خاص باید قبل از نام شرکت یا بعد از آن بدون فاصله بطور روشن و خوانا قید شود.

3- شرکت سهامی عام : برای انجام پروژه های بزرگ عمرانی، صنعتی و کشاورزی وجود شرکتهای بزرگ لازم و ضروری است. دراینگونه شرکتها سرمایه های اندک در قالب سهام به عموم مردم واگذار می شود. مدیران سرمایه حاصله را در جریان گردش صحیح اقتصادی قرار می دهند و در اثر این عمل سود حاصل گردد.

4- شرکتهای غیرتجاری : در کنار شرکتهایی که بکار تجارت اشتغال دارند، قانون گذار نهاد حقوقی خاصی را که دارای شخصیت حقوقی می باشد جهت انجام کارهایی که جنبه غیرتجاری دارند پیش بینی نموده است، از قبیل کارهای علمی و ادبی یا امور خیریه یا خدماتی . به نوع فعالیت این موسسات غیرتجاری گفته می شود.

5- شرکتهای تعاونی : شرکتی است که بین اشخاص حقیقی برای فعالیت در امور مربوط به تولید و توزیع در جهت اهداف مطرح شده در قانون ، که بخشی تعاونی به منظور بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی از طریق همکاری اعضا و با رعایت قوانین و مقررات تشکیل می گردد.

6- شرکتهای تضامنی : یکی دیگر از شرکتهایی که بعد از شرکت سهامی خاص و شرکت با مسئولیت محدود در امور تجاری مورد استقبال واقع می شود ،شرکت تضامنی می باشد که از جمله شرکتهای شخصی محسوب می شود و شخصیت شرکاء نقش بسیار شاخصی را در این شرکت ایفا می نماید.

اهمیت بیمه کسب و کار

بیمه شدن کارآفرین در برابر بروز مشکلات احتمالی در بسیار مفید خواهد بود. شغلهای خدمت رسانی مانند مهدکودکها، پارکها، مراکز تفریحی، مراکزخرید...با شمار فزاینده ای از دعاوی مواجه می باشد. کارآفرین باید تصمیم بگیرد تحت پوشش چه بیمه ای قرار بگیرد. توجه به این نکته ضروری است که برخی بیمه ها به موجب قانون اجباری است و نمی توان از آن اجتناب کرد. سایر بیمه ها اجباری نبوده اما ممکن است برای حفظ شبکه مالی فعالیت کارآفرین لازم باشد. کارآفرین باید تصمیم بگیرد چه مقدار حق بیمه باید پرداخت گردد و مجموعه هزینه های بیمه را در برنامه ریزیهای مالی شرکت لحاظ نماید.

 

نقش فناوری اطلاعات در مدیریت کسب و کار

امروزه دانش اقتصاد کالایی را به اقتصاد اطلاعاتی تغییر وضعیت داده اند و اساس اقتصاد نوین را تشکیل می دهد. بهره برداری کارآمد از اطلاعات شاخص ترین عامل پیشرفت و کارایی کسب و کار در عصر حاضر می باشد. به طوریکه چگونگی جمع آوری اطلاعات و مدیریت کاربرد اطلاعات سرنوشت شکست یا بقای یک شرکت یا سازمان را رقم می زند.

امروزه اطلاعات فراتز از مواد اولیه، نیروی انسانی و ماشین آلات به اساسی ترین رکن در تولید تبدیل شده است. کسب و کاری موفق است که اطلاعات را به عنوان منبع تعیین کننده و سرنوشت ساز در تصمیم گیری تلقی نماید.

 

اطلاع از قوانین و مقررات کسب و کار

مدیران و کارآفرینان باید آشنایی کامل با قوانین کسب و کار مرتبط با خود داشته باشند. مدیران و کارآفرینان کسب و کار با مطالعه و تحلیل قوانین و مقررات درک بهتری از مجموع قوانین و مقررات مربوطه بدست می آورند. امروزه کارآفرینانی موفق هستند که آشنایی کامل نسبت به قوانین و مقرررات روز داشته باشند.

مزایای تکنولوژی برای سازمانها و شرکتها

1- افزایش سرعت    2- افزایش دقت   3- کاهش اندازه فیزیکی مخازن اطلاعات  4- رفع برخی فسادهای اداری  5- ایجاد امکان کار تمام وقت        6- امکان همکاری از راه دور                        7- کاهش هزینه های کسب و کارهای کوچک

 مهارتهای کسب و کار آینده ساز

امروز در جوامع اطلاعاتی یک شهروند به عنوان انسان عصر اطلاعات نیازمند یک سری تواناییها و مهارتها می باشد که باکمک آنها بتواند یک کسب و کار شروع کرده و ضمن هدایت درست موجبات پیشرفت کسب و کار نیز فراهم نماید. این مهارتها عبارتند از:

1- آشنایی با زبان انگلیسی      2- توانایی کار با کامپیوتر، استفاده اینترنت و آشنایی با روشها و قوانین تجارت الکترونیکی  3- توانایی داشتن سرپرستی و مدیریت     4- آشنایی با بازاریابی (خرید،فروش و تبلیغات) 5- آشنایی با مدیریت مالی و اقتصادی (آشنابودن با مفاهیم هزینه و درآمد.....)

 

مدیریت اخلاق در محیط کار

توجه به اخلاق کاری باعث بهبود اساسی اوضاع در جوامع گردیده و در شرایط آشفته عملکرد اخلاقی باعث می شود سازمان از یک نوازن خوبی برخوردار باشد.برنامه ریزی اخلاق باعث می شود کارهای

جمعی و شکل گیری افزایش بهره وری صورت پذیرد. برنامه های اخلاق و رفتارهای کارکنان با ارزشهای هر یک از کارکنان هماهنگ می گردد و باعث افزایش روحیه کارکنان ، صداقت و صمیمیت در محیط کار می گردد و کارکنان احساس می کنند بین ارزشهای آنان و ارزشهای سازمانی همخوانی و هماهنگی وجود دارد و با انگیزه و عملکرد بالایی کار می کنند.

دلایلی که یک کسب و کار با خطر مواجه می شود:

موفقیت در کسب و کارهیچگاه بصورت خودبخودی و یا بر اساس شانس نمی باشد. این موفقیت اصولا" به سازماندهی و بصیرت فرد بستگی دارد. شروع یک کسب و کار همیشه ریسک پذیر بوده و به دلایل مختلفی باعث مشکلات عدیده شده یا با شکست مواجه می گردد. از جمله دلایلی که می توانیم به آنها اشاره کنیم:

1- عدم وجود تجربه     2- نداشتن سرمایه کافی    3- نداشتن جایگاه مناسب 4- عدم وجود کنترل کافی 5- سرمایه گذاری بیش از حد در داراییهای ثابت         6- قرادادهای اعتباری ضعیف                  7- استفاده شخصی از سرمایه های تجاری

مدیریت بحران

ممکن است فکر کنید همینکه با بحران مواجه شدید و مشکلات عملی و مسایلی که آن را دربرگرفته است، برای یک کارآفرین کار خاتمه یافته باشد. در حالیکه مدیریت بحران از جمله موقعیتهایی است که برخی مواقع کارآفرینان می توانند بحرانها را مدیریت نموده و نسبت به سروسامان دادن به مسایل و مشکلات پیش آمده اقدام نمایند، تا نسبت به وفادارای و روحیه کارکنان اقدامات اساسی را انجام دهند.

 بحران چیست؟

بحران را می توان شرایط غیرعادی دانست که در آن مشکلات ناگهانی و پیش بینی نشده پدید می آید که در اینصورت به تصمیم گیری فوری نیاز می باشد. در چنین شرایطی ضابطه ها و هنجارها و قوانین دیگر سازگار نیست. هر لحظه امکان دارد یک بحران دیگری در سازمان رخ دهد. در موقعیت بحرانی هر مدیر یا مسئول ممکن است با این سئوال مواجه شود که چگونه باید با بحران برخورد گردد. برخورد با بحران از نظر تصمیم گیری و واکنش کارکنان و نحوه تصمیم گیری افراد در زمان کاستن بحران و یا ادامه آن موثر واقع گردد. بنابراین 3 عامل در زمان بحران برای تصمیم گیری باید مورد توجه قرار گیرد:

1- وضعی که پیش آمده منافع خود و سازمان را تا چه حد مورد تهدید قرار داده است؟

2- زمان لازم برای عکس العمل چقدر است؟

3- برای سازمان تا چه حد غیرمنتظره بوده و شناخت صحیح و ارائه راه حل مناسب در زمان معین می تواند فرصتهایی را برای کاهش بحران در سازمان بوجود آورد.

 


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۲/۱۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی